۱۳۸۹ اسفند ۲۲, یکشنبه

من و احساس گناه

همیشه وقتی  بچه ای رو تو پارک میدیدم که مادرش دعواش می کرد و یا گریان اونو می برد، به خودم می گفتم: "ای بابا! تو که تحمل شیطنت بچه ات رو نداری پس چرا بچه دار شدی" و هرگز فکر نمیکردم که چنین روزهایی برای خودم تکرار بشه ...
انگار با بزرگ شدن پسرکم و بیشتر شدن شیطنت هاش، صبر و تحمل من هم کم میشه  ... روزی فکر میکردم چطور ممکنه آدم حتی برای تنبیه، دستش رو روی عزیزترینش بلند کنه و حالا تقریبا روزی نیست که پسرک شیطون و شیرین زبون من، دادی از مامان کم حوصله اش نشنوه و یا یه پشت دستی نخوره ... چه حسی دردناک تر از احساس عذاب وجدان بعدش ...


نمیدونم چی بگم و چه جوری بگم ... فقط ازت می خوام که با قلب مهربون و دریائیت منو ببخشی ... منو و تمام بی حوصلگی هامو، منو و تمام دلتنگی هامو ، منو و تمام خستگی هامو .... منو ببخش پسرکم بخاطر تمام بد اخلاقی هام، بی منطقی هام و بد خلقی هام ... بخاطر تمام لحظاتی که با کمی آرامش و حوصله میتونستم با تو صبورتر باشم و نبودم ...



رنجانده ام دوباره دلت را، مرا ببخش!
آبی ترین کرانه ی دریا، مرا ببخش!

می خواستم که خوب بمانم برای تو
ناخواسته بد شدم اما، مرا ببخش!

رنگی ندارد این غزلِ کهنه پیش تو
زیباترین قصیده ی دنیا، مرا ببخش!

دل گیر می شوی زِ من و دَم نمی زنی
شرمنده ام، همیشه و هر جا، مرا ببخش!

تو تکیه گاه محکم اندوهِ من شدی
سنگ صبور این دل تنها، مرا ببخش!

روشن نموده ای شبِ این بی ستاره را
ای مثل ماه روشن و زیبا، مرا ببخش!

این است حرف آخرِ من، ای همیشه خوب!
عذرم قبول می کنی آیا!؟-مرا ببخش! *


* نفیسه مقدادی


۱ نظر:

mahnaz گفت...

maman banooye gol
daghighan darket mikonam .
manam hamishe be saboorie khodam iman dashtam vali alan mibinam na dige mesle sabegh nistam ...

sheret ham fogholade bood
azize delam pishapish sale no ro be to dooste ba ehsasam tabrik migam va baraye khodet o khanevadeye golet behtarin ha ro arezoo daram
boossssssss

Free counter and web stats